نقد فیلم تفریق؛ رابطه ضربدری پاک و انسانی!

مانی حقیقتی تمام تلاش خود را کرده است در فیلمی چیپ و سطحی عرفیات و اخلاقیات ایرانی را به چالش بکشد.

فیلمسازها همواره پس پرده ذهن خود هدفی داشته اند و برای القای یک یا چند مضمون، فیلم می سازند. در واقع هر فیلمی هدفی جز القای مضمونی که در ذهن فیلمساز است ندارد. حال فیلمساز چاره ای ندارد تا آن مضمون را در بستر یک داستان روایت کند و با تعلیق و غافلگیری و برانگیختن حس کنجکاوی، کاری کند که بیننده تا انتهای فیلم بنشیند تا فیلمساز بتواند مضمون و مفهوم مورد نظر خود را به او القا کند. که فیلم تفریق نیز از این قاعده مستثنی نیست.

"یک مربی آموزش رانندگی بنام فرزانه، مردی شبیه شوهرش را می بیند. فرزانه مرد را تا خانه ای تعقیب کرده و می بیند که مرد وارد خانه ای که در آن زنی هست می شود. فرزانه تقریبا مطمئن است که شوهرش به او خیانت کرده ولی بدلیل بیماری روانی ای دارد کمی نامطمئن است. پدرشوهر فرزانه، موضوع را با پسر خود یعنی جلال مطرح میکند و جلال قسم می خورد که فرزانه اشتباه می کند. برای روشن شدن موضوع پدر و جلال به خانه مرد غریبه رفته و بالاخره مشخص می شود زن و شوهری بنام بیتا و محسن که کاملا شبیه فرزانه و جلال هستند در آن ساختمان زندگی می کنند.

قصه داستان همین است و بس. یک زن و شوهر شبیه یک زن و شوهر دیگر هستند.

نقد فیلم تفریق؛ رابطه ضربدری پاک و انسانی!

خب اینجا باید پرسید که فیلمساز با پهن کردن این بستر به دنبال القای چه مضمونی است. آیا صرفا می خواهد فیلمی معمایی و سرگرم کننده بسازد؟ پاسخ منفی است چراکه این فیلم نه معمایی دارد و نه بیننده را با عناصری چون غافلگیری و تعلیق سرگرم می کند. در فیلم نه از شخصیت های عمیق و روابط پیچیده خبری است و نه با داستانی جذاب روبرو هستیم که از پس کشمکشهایی عمیق، بحرانهایی نفسگیر خلق کند تا بیننده کنجکاو حل آن بحرانها شود.

حتی بازی نوید محمد زاده در دونقش جلال و محسن و یا ترانه علیدوستی در نقش فرزانه و بیتا نیز انقدر بد است که بیننده فرق چندانی را بین دو زوج نمی بیند. فیلمساز برای متفاوت جلوه دادن این دو زوج تنها به این اکتفا کرده که جلال کمی خوشرو است و محسن مردی است عصبی؛ که همین تفاوت در فرزانه و بیتا هم دیده نمی شود.

خب، سوال اینجاست که مانی حقیقی با ساخت چنین فیلم چیپ و سطح پایینی چه چیزی را می خواهد القا کند.

نقد فیلم تفریق؛ رابطه ضربدری پاک و انسانی!

تمام آنچه او دنبال می کند را می توان در رابطه جلال و بیتا دید. در سکانس آشنایی، بیتا و جلال کمی تعجب می کنند و سپس روابط گرمی بین آنها اتفاق می افتد. بیتا چپ و راست به دیدن جلال می رود و جلال هم در ملاقاتهای خصوصی گل از گلش می شکفد؛ و حتی ناراحتی بیتا را نیز نمی تواند تحمل کند؛ به معنای واقعی کلمه عشق در یک نگاه و تمام.

البته فیلمساز سعی می کند این عشق را عشقی پاک و انسانی نشان دهد. در سکانسی که قرار است جنازه جلال را پشت استادیوم پیدا کنند محسن که خود را جای جلال جا زده به بیتا پیشنهاد رابطه می دهد ولی بیتا به او می گوید "من چیکار کردم که تو یک لحظه با خودت فکر کنی..." و در یک آن می فهمد که این مرد محسن است نه جلال؛ یعنی جلال انقدر پاک است که اساسا به دنبال این رابطه ها نیست. و این ذهن بیمار محسن است که بیتا را در چنین موقعیتی قرار می دهد.

فریاد های بیتا بر سر جنازه جلال موید تلاش فیلمساز برای نشان دادن عشقی پاک میان بیتا و جلال است.

نقد فیلم تفریق؛ رابطه ضربدری پاک و انسانی!

مانی حقیقی سعی کرده این طور القا کند که در کنار این دو قناری عاشق ما فرزانه و محسن را داریم که رسما ذهنی بیمار دارند. فرزانه انقدر به رفتار روانپریشانه خود ادامه داده تا بچه اش سقط می شود و محسن نیز که انقدر بدبین است که زندگی مشترک خود را به فنا می دهد.

در واقع مانی حقیقی تمام تلاش خود را کرده است که مرزهای فرهنگی و عرفی ایرانی را به چالش کشیده و با نشان دادن یک رابطه ضربدری ملو، در حد رفت و آمدهای جلال و بیتا و خوش و بش کردن آنها ذهن بیننده ایرانی را درگیر فضایی خارج از عرف فرهنگی کشور کند.

نمای آخر فیلم اوج مثلا به چالش کشیدن ذهن بیننده ایرانی است؛ آنجایی که در خودرو در حال سوختن دست بیتا در دست جلال قرار گرفته و گفته می شود: "جلال(صدای فرزانه یا بیتا)؛ و جلال می گوید نترس من اینجام؛ و مجدد گفته میشود نمی ترسم" مانی حقیقی به زعم خود می خواهد بیننده را با مهمترین چالش فیلم مواجه کند؛ مثلا اگر بیننده بدبین است همانند محسن می پندارد آنکه می گوید جلال بیتا است؛ و اگر همانند جلال فکر می کند، گوینده عبارت، فرزانه است؛ و قطعا اگر بیننده همانند مانی حقیقی فکر می کند، هیچ فرقی نمی کند صدایی که می گوید جلال، که باشد!

پایان/

۳ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 27134

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 2 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 28
    • نظرات در صف انتشار: 3
    • نظرات غیرقابل انتشار: 3
    • IR ۱۵:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
      81 22
      خب اینکه ذهن بیمار رو میخواد ثابت کنه درسته دقیقا مثل ذهن شماها ک هرکسی ک شماها باهاش مشکل دارید فیلمی بسازه ک واقعا هم خوب باشه باز یه چیزای منحرف و بدی میارید براش اتفاقا خوب فیلمی ساخته برای ذهن بیمار شما
      • بهمنی IR ۱۲:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
        16 29
        قطعا خود شما یک بیمار هستی که داری از فیلم مزخرفی مثل این دفاع میکنید .با منطق بیمار گونه شما فقط یک زن که شوهر و بچه اش رو از دست داده به راحتی بدون هیچ محرمیتی با شخص غریبه ای که فقط شبیه به شوهرشه به زندگی ادامه میده. مگه ممکنه ?مگه داریم
    • پری IR ۱۵:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
      43 50
      خیلی مسخره بود حیف وقت که گذاشتم دیدمش. اصن بازی ها خیلی خلاف واقع بود درسته موضوع داستان امری ممکن است اما نسبتی با واقعیت ندارد. من توقع داشتم فیلمنامه قویتری داشته باشد. واقعا اینا دارن ...ضبدری رو عادی میکنن و در همین مسیر زیاد چرندیات میسازن
    • لارا IR ۲۰:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
      33 4
      از نگرش سطحی و معما گونه فیلم که عبور کنیم ، به این نتیجه میشه رسید که بُعد وجودی حقیقی انسان (بیتا و جلال ) قربانی بُعد وجودی واقعی انسان( فرزانه و محسن ) می شود منظورم از بعد حقیقی ، آن چیزیست که باید باشیم و بعد واقعی آن چیزیست که جامعه و یا واقعیات زندگی از ما میسازه
    • ناصر US ۲۲:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۵
      37 7
      به نظر من منظور فیلمساز یا بطور کلی مفهوم اصلا چیزی که شما بصورت سطحی و بعد فیزیکی که فکر میکنید نباشه.من سخصا دوبار فیلم رو دیدم و به چند نکته توجه کردم. اولا نوع زندگی فرزانه و بیتا و تشابه کاری محسن و جلال و همچنین دید اولیه تا نهایی پدر جلال و همچنین سکانسهای داخل فیلم که اینجا دونه دونه شاید نشه بهسون اشاره کرد. نهایتا به این نتیجه رسیدم محین و بیتا همان جلال فرزانه 6 سال پیش بودند که سرستر از محبت و مهر عطوفت بودند در حالیکه در حال حاضر این زندگی به یک زندگی بی روح تبدیل سده بود ولی در واقع بیتا در سکانسها به گذشته بر میگشت و همان فرزانه با همان لطافت رو فرض میکرد ولی متاسفانه زندگی مرد سالار محسن باعث شده بود که اون جیزی که بیتا فرض میکرد وجود نداشته باشه و حتی خود محسن هم درگیر زندگی صنعتی شده بود تا جایی که از پدر تودشم بیزار شده بود هنانطور که دیدبن با وجود عدم قبول محسن و اجتناب از پذیرش پدر خود پسرش به سمت پدر بزرگ رفت تا او را ببیند و مکالنه اخر که بیتا مادرش نیست منظورش این بود که دیگر بیتا بدلیل پدر سالاری محبتی به اون نمیکنه و فضای حاکم بر خانه کاملا خشک شده بود.
      • IR ۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
        16 3
        احسنت به این تفسیر
      • ۰۹۱۳۴۶۱۰۰۴۱ IR ۲۰:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
        10 1
        من هم دقیقا با شما هم نظر هستم.و بعد پایان فیلم همین برداشت را داشتم.
      • Me IR ۲۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۷
        2 2
        ۱- دقیقا از کجای فیلم برداشت کردی که زندگی جلال و فرزانه سرشار از محبت و عطوفت بود؟! این سوال مهمیه. این قسمت و با تخیل خودت به داستان اضافه کردی ۲- محسن ۶ سال پیش مرد سالار نبود و بعدا مرد سالار شد؟ یکم خنده دار نیست؟
    • رضا IR ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
      7 25
      فیلم های این مثلا فیلمساز یکی از یکی بدتر وضد دین مفت هم ارزش دیدن نداره و...
      • امیر IR ۰۱:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۳
        7 2
        داداش شما اگه دوست ندارین خب برین فیلمای حاتمی کیا ببینین این که همه چیو به ضربدری و رابطه نامشروعو .. نسبت میدین دیگه مشکل مغز معیوب و ساده اندیش و سطحی و عقب موندتونه من از فیلم لذت بردم معنای فلسفی جالبی داشت
    • مسعود BR ۱۸:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
      26 5
      شما جز فحش دادن چیزی نداشتی تو این مثلا نقد بگی اتفاقا نقد شما بسیار چیپ و سطحی بود
    • مهران IR ۱۲:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
      24 19
      در بین فیلم های ایرانی برای اولین بار باید بگم عجب فیلمی دیدم!!! فوق العاده بود. واقعا انتظارشو نداشتم! تبریک به کارگردان و نویسنده این فیلم
    • نادیا DE ۱۶:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
      13 30
      به نظر من فیلم موجه جلوه دادن رابطه ضربدری است ،مثل پنجاه کیلو آلبالو که اون هم ضد عرف بود و بطور کلی انگار فیلم ساز منظوری جز اینکه قبح عمل عشق ضربدری را از بین ببرد تعجب می کنم از نوه یک هنرپیشه و کارگردان بزرگ چرا باید اینگونه فیلم‌های بی ارزش و توهین کننده به شعور مخاطب بسازد
      • حجت IR ۱۸:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۴
        3 1
        مغز کوچک و زنگ زده ای دارید. تبریک میگم.
    • مهران IR ۱۶:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
      9 17
      بسیارنقدخوب و موشکافانه ای بودفیلم بسیارضعیف وسطحی بود
    • رضا IR ۰۵:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
      20 2
      این چه تحلیل مضحکی که نویسنده تون نوشته ... این فیلم بنظر با نگاهی به فیلم enemy ویلنوو ساخته شده و اصلا چهار نفر وجود نداره ... جلال و محسن یکنفر هستن همونطور که بیتا و فرزانه هم یک نفر هستن
    • نسرین IR ۱۱:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۹
      52 2
      به نظرم کسی که توی سایت بهش تریبونی برای نقد فیلم میدن یکسری حداقل هارو باید داشته باشه و هوش حداقلی داشته باشه:) دوست عزیز این فیلم نه رابطه ضربدریه نه این چیزایی که شما گفتید. اصلا چهار نفر نیستن دو نفرن فقط. این فیلم استعاریه و بسار زیبا ساخته شده اصلا چهارنفر وجود ندارن دو نفرن فرزانه دو بعد داره و محسن هم همین طور و در نهایت بعد خوبشون مغلوب بعد منفیشون میشه فرزانه ارزوشه خوب باشه حتی خودکشی میکنه که فرزانه رو از بین ببره بیتا بمونه ولی شخصیت مردسالار و بی منطق جلال زنی مطیع میخواد برده میخواد نه شخصیت قوی مثه بیتا
      • سارا IR ۰۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۰
        9 0
        افرین
    • صادق IR ۱۲:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۹
      24 5
      شما فکر می‌کنید هنر چیزیه شبیه پرتره که عین واقعیت رو بیان کنه اون میشه اخبار نه فیلم،فیلم داره مارو به دنیایی که میبره که انسان‌ها با تصمیم ها و انتخابشون هویت های متفاوت از خودشون میسازن موضوع هویت هست منظور دنیای ما و هویت ما خارج از این بدنه و انتخاب های ما روی هویت ما تاثیر میذاره شما دوتا زن و شوهر کاملا شبیه هم می‌بینید اما با دنیاها و انتخاب های متفاوت و هویتشون تغییر میکنه،رابطه ضربدری این چیزا از ذهن مریض شما میاد،این دو زوج در واقع یک زوج هستن با انتخاب های متفاوت
    • Bahar DE ۰۶:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۰
      19 1
      کسی که یه ذره فیلم بین باشه و یکم روانشناسی بدونه کاملا می‌فهمه که بیتا و فرزانه و محسن و جلال یک نفرن و یک رابطه سایه شخصیت انسان رو فیلم به زیبایی به تصویر کشیده بود
    • سارا IR ۱۷:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۰
      11 1
      واقعا هيچي از فيلم نفهميدي😂😂 دوباره ببين اصلا در حدي نيستي كه بياي نقد كني و نظر بدي يكي از بهترررين فيلماي ايراني البته نه برا كسي مثه شما😂
    • فرتاج IR ۱۸:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
      6 0
      دوستان عزیز آثار هنری می تونه برای هر ذهنی یک مفهوم خاص داشته باشه و ما نمیتونیم بگیم کدوم درسته یا کدوم غلطه ...مثل زندگی واقعی ماست ... البته نکته ی واضح فیلم اینه که متاسفانه توی جامعه ما بدبینی و شر پیروزه و صداقت و خوبی قربانی.
    • جبهه IR ۲۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۱۴
      4 0
      شما با این نقدتون ثابت کردید که سواد فهمیدن فیلم رو کلا ندارید نقدتون بسیار داغون و پر از عقده بود ذهنتون بسیار فاسد و بیمار هست انشالله که شفا پیدا کنید چون واقعا اینجوری خودتون اذیت میشید
    • هادی IR ۲۱:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۱
      0 0
      این فیلم دو نگرش شخصیتی رو بیان میکنه یکی مردسالاری و خشک که باعث میشه خونواده هم به اون سمت کشیده بشه، اون یکی محبت، ذهن ببیننده با این موضوع به چالش کشیده میشه که دو زندگی متفاوتی وجود داره و باید انتخاب کنه کدوم درسته کدوم بد، این دو زوج در واقع یکی بودن فقط تخلیات و برگشت به عقب باعث شده که چیزی متفاوت و به اصطلاح ضربدری در ذهن بیننده سطحی نگر شکل بگیره که به زیبایی هم به تصویر کشیده شده، ماندن در گذشته برای همه ما میتونه شکل بگیره، تغییری که نفر مقابلت میکنه و همیشه تداعی گر اینه که این آدم سابق نیست ولی واقعیت با تخیل فاصله داره، فیلم باز نیستین وگرنه کلی فیلم‌های راز آلود هست که با یکبار دیدنش نمیتوان قضاوت کرد
    • امیر عاقلی زاده IR ۰۱:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۳
      2 0
      فیلم روایت یک داستان و جدال بین شر ونیکی است، بارها و بارها نویسنده با نشان دادن نور خورشید در پس زمینه و بارش باران سعی دارد به مخاطب خود این نکته را خاطر نشان سازد که فضای فیلم سورئالیستی است و منظور جدال بین نور و تاریکی است، در سکانس اولین فیلم که دخترپشت فرمان ماشین در ترافیک و هوای بارانی عینک آفتابی به چشم دارد و شخصیت محوری داستان که نماد شر در خانواده است از او می خواهد که عینک را از چشم بردارد، در سکانس دیگر گفتار پزشک معالج موید همین موضوع است البته در خط روند داستان مولف برای نشان دادن غیر واقعی بودن ماجرا کمی دچار تردید های خطی و تکرار موضوعات گشته که تا حدی برای مخاطب گیج کننده وخسته کننده است در هر حال داستان فیلم روایت یک خانواده است که در قالب دو خانواده که هر کدام یک شخصیت خوب و یک شخصیت بد دارند نوشته می شود و در نهایت در سکانس پایان جلال و بیتا که نماد خیر هستند دست در دست هم در آتش می سوزند و محسن و فرزانه که نماد شر هستند با سردی به زندگی خود ادامه می دهند و در این حین بچه و پدر بزرگ زیر باران معترف به آسیبی می شوند که از برد شر در مقابل نیکی دیده اند.
    • حجت IR ۱۸:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۴
      1 0
      ۹
    • IR ۰۱:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۱
      0 2
      فیلم قشنگی بود به حقیقت پیوستن یک رویا بود همزاد همسرت اخلاقی برعکس رو داشته باشه وازنظر روحی بهت آرامش بده خیلی ازما نیاز داریم به یک همراه وهمدل نهبرای خواسته های نفسانی. جلال برای بیتا رویای همسرش بود
    • زهرا IR ۰۴:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
      2 4
      دوستان آیا راهی برای خلاصی از نوید محمدزاده و مانی حقیقی وجود داره؟ چطوری میشه دیگه نباشن؟ من خسته شدم دیگه